عامل قتل سریالى زنان در کرج، ۱۷ روز پس از آخرین جنایت، در حالى که همراه همسرش براى استراحت و تفریح به شمال کشور رفته بود، از سوى کارآگاهان پلیس جنایى کرج در رامسر شناسایى و دستگیر شد.
شکارچى شب بابک - ۲۲ ساله - از تبهکاران سابقه دار است که مدتى به اتهام سرقت، کیف قاپى و آزار و اذیت یک زن زندانى بوده است.
او چندى پس از آزادى، با دختر ۱۶ ساله اى ازدواج کرد و بعد هم به مسافرکشى پرداخت.
«بابک» در جریان کار روزانه پس از آشنایى با زنان تنها، آنها را به خانه یا بیابان هاى اطراف شهر کشانده و بعد از آزار و اذیت، قربانى هایش را خفه کرده و اجسادشان را در محل هاى پرتردد اطراف کرج رها مى کرد.
همزمان با کشف جسد چند زن که به شیوه اى مشابه به قتل رسیده بودند، سردار اکبر شاهى - فرمانده انتظامى استان تهران - گروه ویژه اى از کارآگاهان را مسئول تحقیق درباره این پرونده کرد.
همزمان با طرح فرضیه سریالى بودن قتل ها به دستور «على فرهادى ـ دادستان کرج ـ نیز «محمدحسینى رازلیقى» و «یوسف رضایى» دو تن از بازپرس هاى جنایى مأموریت یافتند زیر نظر قاضى محسن على اشرف ـ سرپرست دادسراى جنایى ـ به صورت ویژه پرونده ها را تا زمان دستگیرى قاتل پیگیرى کنند.
بدین ترتیب اعضاى گروه ویژه، درنخستین گام به بررسى پرونده قتل زنان طى یک سال گذشته پرداختند.
آنها در ادامه بررسى ها دریافتند، از بهمن سال گذشته، جسد چند زن که همگى به یک شیوه کشته شده بودند در شهرک هاى اطراف کرج کشف شده است.
بررسى ها نشان مى داد عامل جنایت پس از این که قربانى ها را با روسرى خفه مى کرد اجسادشان را در میان ملحفه اى پیچیده و در محل هاى پرتردد رها مى کرد. پس از شناسایى هویت قربانیان و تحقیق از خانواده هایشان مشخص شد آنها عصر روز قبل از کشف جسد به طرز مشکوکى ناپدید شده بودند.با کشف این سرنخ، فرضیه وقوع قتل از سوى یک مسافربرنما قوت گرفت.
از سوى دیگر تیم تحقیق احتمال دادند قاتل زنجیره اى با طعمه هایش طرح دوستى ریخته و با کشاندن زنان به مخفیگاهش آنها را به قتل مى رساند.
تجسس هاى شبانه روزى ادامه داشت تا این که کارآگاهان دریافتند «شکارچى شب» از اواخر اردیبهشت ۸۷ بر سرعت قتل هایش افزوده است. چراکه طى ۴۰ روز جسد چهار زن جوان کشف شد. حال آن که او پیش از این، هر ماه مرتکب یک قتل مى شد.
تیم تحقیق که همچنان در پى کشف سرنخى از جنایتکار ناشناس بود با توجه به نتایج تجسس هاى علمى ـ تخصصى به یک مجرم سابقه دار مشکوک شدند که چندى قبل به اتهام آزار و اذیت زنى دستگیر شده بود. اما در جریان محاکمه به دلیل این که هیچ مدرکى علیه وى نبود از اتهام تبرئه شده بود.
کارآگاهان دریافتند متهم ۲۲ ساله «بابک» نام دارد که با یک پیکان قهوه اى در کرج مسافرکشى مى کند. با به دست آمدن این سرنخ بازپرس حسینى به کارآگاهان مأموریت داد متهم را به صورت نامحسوس تحت نظر بگیرند. اما همزمان با آغاز عملیات تعقیب و مراقبت، هشتم تیرماه بابک به طور ناگهانى ناپدید شد. تا این که کارآگاهان با ردیابى هاى پلیسى رد او را در رامسر به دست آوردند.
در حالى که تنها مظنون جنایت ها در مسافرت بود، قتل هاى سریالى هم متوقف شد.
کارآگاهان و بازپرس هاى جنایى که خود را به هدف نزدیک مى دیدند سرانجام سه شنبه - ۱۸ تیر - تصمیم به دستگیرى مظنون شماره یک پرونده گرفتند. بنابراین با همکارى مأموران پلیس استان مازندران ساعت یک بامداد چهارشنبه «بابک» را در اقامتگاه ساحلى اش به دام انداختند.
مرد جنایتکار که با دیدن کارآگاهان شوکه شده بود بلافاصله تحت بازجویى قرار گرفت. اما او با انکار قتل ها خود را بیگناه خواند. با این حال او و همسرش شبانه به اداره آگاهى استان تهران منتقل شدند.او که ساعت ها سکوت کرده بود سرانجام بامداد پنجشنبه لب به اعتراف گشود و به قتل شش زن و دختر در کرج اقرار کرد.
با اعتراف قاتل سریالى، بلافاصله بازپرس «حسینى» با حضور در اداره آگاهى به بازجویى و تحقیق از بابک پرداخت.
شکارچى شب، درباره انگیزه قتل ها گفت: دو سال قبل با زنى در خیابان آشنا شدم. یک روز او را به خانه برده بودم که ناگهان او در پى اختلافى کوچک به داد و فریاد پرداخت. بعد هم خودزنى کرد و با ادعاهاى دروغین آبروى من را نزد همسایه ها برد. چند وقت بعد نیز با دختر دیگرى آشنا شدم که او هم به من خیانت کرد. بنابراین از همان موقع تصمیم گرفتم از زن ها انتقام بگیرم.
سال گذشته وقتى با دختر ۱۶ ساله اى ازدواج کردم. آتش انتقام در وجودم کمى سرد شد اما پس از مدتى دوباره به فکر انتقام افتادم به همین خاطر آخرین روزهاى فروردین امسال مرتکب نخستین قتل شدم. طعمه خود را به عنوان مسافر سوار کردم و در طول مسیر با او طرح دوستى ریختم. همان زمان نقشه قتل او به ذهنم رسید. زن جوان را به خانه ام کشانده و پس از آزار و اذیت او، با روسرى خفه اش کردم. پس از این قتل چند روزى حالم بد شد.
حدود یک ماه بعد دوباره جنایت ها را از سر گرفتم. به طورى که طعمه هاى خود را از میان زنان و دختران تنها انتخاب مى کردم. پس از این که سوار مى شدند با آنها طرح دوستى ریخته و به بهانه هاى مختلف آنها را به خانه ام یا باغ هاى اطراف شهر مى کشاندم. در آنجا با تهدید، زنان و دختران را مورد آزار و اذیت قرار مى دادم. سپس براى انتقام با روسرى آنها را خفه مى کردم. سه تن از زن ها را در خانه ام واقع در «خرمدشت» کرج و دو تن دیگر را در بیابان هاى اطراف حصارک و آخرین قربانى را نیز پس از نقل مکان در خانه جدیدم در کمال شهر خفه کردم.»
شکارچى شب در جریان بازجویى هاى ۶۰۰ دقیقه اى گفت: معمولاً زمانى که همسرم در خانه نبود زن ها را به خانه مى آوردم. خرداد امسال هم وقتى همسرم براى کارى به خانه یکى از بستگان در قزوین رفت فرصت را مناسب دیدم. به همین خاطر هم در این مدت مرتکب قتل هاى زیادى شدم. پس از قتل نیز پول، طلا و اموال گرانقیمت آنها را سرقت کرده و طلاها را به یک طلافروش مى فروختم.
«بابک» که تا کلاس اول راهنمایى درس خوانده در ادامه بازجویى ها به بازپرس حسینى گفت: هیچ وقت علاقه اى به خواندن روزنامه و مجله نداشتم حتى نمى دانستم درباره قتل ها خبرى در روزنامه ها چاپ شده است.
وى ادامه داد: پس از ارتکاب آخرین قتل در حالى که احساس خستگى مى کردم روز شنبه ۸ تیر براى گردش و استراحت همراه همسرم به رامسر رفتم. حال آن که فکر نمى کردم پلیس توانسته باشد ردى از من به دست آورد.
متهم در ادامه اعتراف هاى تکان دهنده اش به کارآگاهان و بازپرس جنایى گفت: وقتى کلاس اول راهنمایى بودم سراغ کیف قاپى رفتم. به همین دلیل پس از دستگیرى ترک تحصیل کردم. پس از ثبت اعتراف هاى شکارچى شب، بازپرس حسینى و کارآگاهان وى را به محل کشف اجساد منتقل کرده و او نحوه تمام قتل ها و رها کردن اجساد قربانیان را با دقت تشریح کرد.
اما با توجه به این که احتمال مى رفت مرد جنایتکار مرتکب قتل هاى دیگر نیز شده باشد بازپرس به کارآگاهان مأموریت داد به تحقیقات خود ادامه دهند. تا این که دیروز «بابک» به دو جنایت دیگر اعتراف کرد. هم اکنون متهم با قرار قانونى در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهى استان تهران قرار دارد و تحقیقات جنایى از او به صورت ویژه ادامه دارد.
سردار اکبر شاهى فرمانده انتظامى استان تهران نیز در این باره گفت: به دنبال وقوع و کشف چند فقره قتل زنان در کرج که طى شش ماه گذشته صورت گرفته بود ستاد ویژه اى در پلیس آگاهى استان تهران تشکیل شد.
در این راستا و با اقدامات پلیسى و اطلاعاتى و بررسى بانک هاى اطلاعاتى پلیس آگاهى، کارآگاهان سرنخ هایى از قاتل و شگردها و محل هاى تردد و اختفاى وى به دست آوردند. اما به دلیل نبود دلایل و مدارک قانونى کافى وى را به دقت تحت کنترل قرار دادند.
فرمانده انتظامى استان تهران تصریح کرد: متأسفانه به دلیل این که موضوع بدون در نظر گرفتن ملاحظات امنیتى - اجتماعى و بدون هماهنگى با پلیس در دو نشریه انعکاس یافت موجبات هوشیارى قاتل فراهم شد و او از استان گریخت. بنابراین در این مقطع کار بسیار دشوارتر و با تأخیر در انجام مأموریت مواجه شد.
با این حال با تلاش هاى مضاعف و پیگیرى هاى بعدى، ردپاى وى در یکى از استان ها شناسایى شد و تیم هاى پلیس آگاهى وى را تحت کنترل قرار دادند که خوشبختانه متهم بازداشت شد و در جریان تحقیقات و بازجویى هاى به عمل آمده به ارتکاب تعدادى از قتل ها اعتراف کرد.
به گفته اکبر شاهى تحقیقات پلیسى در این مورد ادامه دارد و پس از تکمیل اطلاعات مربوط، جزئیات به اطلاع مردم خواهد رسید.
سهشنبه 7 مهرماه سال 1388 ساعت 10:03 ق.ظ